کد مطلب:41818 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136
ملك الموت گفت: برای قبض روحت آمده ام. ابراهیم علیه السلام (به لقب «خلیل الله» و دوستی خدا شهرت داشت و همگان او را بدین صفت می شناختند. ابراهیم علیه السلام از این اشتهار بهره جست و در این واپسین دقایق زندگی به طرز جالبی دوستی خود و خدا را بهانه كرد و آن را به رخ كشید و) به ملك الموت گفت: «آیا تا به حال دیده شده است كه دوستی، جان دوستش را بگیرد؟!» فرشته مرگ از پاسخ ابراهیم علیه السلام درماند و سخن او را به ساحت كبریایی خدا انتقال داد. از مقام ربوبی، پاسخ ابراهیم علیه السلام صادر گشت كه به ابراهیم بگو: «آیا تا به حال دیده ای كه دوستی از ملاقات دوستش خرسند نباشد؟! همانا دوست به دیدار دوستش مشتاق است». عن أمیرالمؤمنین علیه السلام قال: لما اراد الله- تبارك و تعالی- قبض روح ابراهیم علیه السلام أهبط الیه ملك الموت فقال: السلام علیك یا ابراهیم. قال: و علیك السلام یا ملك الموت، أداع أم [صفحه 433] ناع؟ قال: بل داع یا ابراهیم فأجب. قال ابراهیم: فهل رأیت خلیلا یمیت خلیله؟ فرجع ملك الموت حتی وقف بین یدی الله- جل جلاله- فقال: الهی قد سمعت ما قال خلیلك ابراهیم، فقال الله جل جلاله: یا ملك الموت! اذهب الیه و قل له: هل رأیت حبیبا یكره لقاء حبیبه؛ ان الحبیب یحب لقاء حبیبه.[1] . [صفحه 434]
چون خداوند متعال اراده فرمود كه ابراهیم علیه السلام را قبض روح كند، فرشته ی مرگ را به جانب او روانه كرد. ملك الموت بر ابراهیم علیه السلام وارد شد و سلام كرد. ابراهیم علیه السلام سلام او را پاسخ گفت و از او پرسید: آیا برای قبض روحم آمده ای یا فقط برای اطلاع؟
صفحه 433، 434.